محصول شما میتواند نیازهای بسیاری را برطرف کند؛ اما اگر قیمتگذاری اشتباه باشد، آیا کسی آن را خواهد خرید؟ برخی آمارها نشان میدهند که ۱۸% بیزینسها بهخاطر سهلانگاری در تعیین درست قیمت محصول، شکست خوردهاند! شما با قیمتگذاری هوشمندانه و مناسب محصول خود، میتوانید کسبوکارتان را از خطر ورشکستگی نجات دهید و حتی سهم رقبایتان را از بازار بقاپید!
در این مقاله، شما را با بهترین فرمولهای قیمتگذاری محصول آشنا خواهم کرد. استراتژیهای قیمتگذاری معتبر و جوابپسدادهای را معرفی میکنم که با استفاده از آنها بتوانید با تعیین اصولی قیمت محصول، مشتریان بیشتری جذب کنید.
سعی من بر این بوده که با ارائه مثالهای عملی، به شما کمک کنم تا بهراحتی این روشها را درک کرده و در کسبوکار خود آنها را پیادهسازی کنید. علاوه بر این چند نکته طلایی برای انتخاب استراتژی کارآمد را برایتان فاش خواهم کرد که با استفاده از آنها فروش خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید.
دیگر نگران تعیین قیمت مناسب برای محصولات خود نباشید. با مطالعه کامل این مقاله از دایرکت، تمام ابزارهای لازم برای قیمتگذاری هوشمندانه و رقابتی را در اختیار خواهید داشت.
چرا آشنایی با فرمول قیمت گذاری محصول از نان شب واجبتر است!
وقتی صحبت از فرمول قیمت گذاری می شود، منظور روشی برای تعیین بهترین قیمت برای محصولات یا خدمات شماست. قیمتی بهترین است که هم بیشترین سود را از آن ببرید و هم مشتری ترغیب به خرید محصولتان شود.
+ تصویر
با خیلیها که صحبت میکنید، فکر میکنند که تنها راه افزایش فروش، تبلیغات و بهینهکردن کیفیت محصول است؛ در حالی که یک قیمت گذاری هوشمندانه، نقشی به مراتب پررنگتر در موفقیت و رشد کسبوکار ایفا میکند. کامنتهای زیاد در دیجیکالا یا سایر پلتفرمها که از نبود تناسب قیمت و محصول گلایه میکنند، تاییدی بر این ادعای من است!
در بازار رقابتی امروز، به ویژه در شرایط اقتصادی ایران، قیمت در کنار کیفیت، یکی از کلیدیترین عوامل در تصمیمگیری مشتریان برای خرید است.
قیمتگذاری نادرست میتواند به سرعت تصویری منفی از برند شما در ذهن مشتری ایجاد کند. اگر محصول خیلی ارزان باشد، مشتری برند شما را درجه ۲ یا ۳ و کم کیفیت میشناسد و اگر قیمت خیلی زیاد باشد، فکر میکند که به جیبش چشم دوختهاید!
شاید تاحالا قیمتهای مختلف را شانسی امتحان میکردید تا ببینید کدام یک بیشترین سود را برایتان دارد و مشتریان را هم فراری نمیدهد. اما شک نکنید که یک تحلیل دقیق قیمتگذاری، شما را از صرف زمان و هزینه گزاف برای حدسزدنهای بیهدف نجات میدهد. هدف از نوشتن این مقاله نیز کمک به شما برای همین موضوع بود.
یافتن قیمت ایدهآل هم ساده است و هم مشکل!
قبل از آنکه روشهای قیمتگذاری را معرفی کنم، باید بدانید که محصول شما در چه بازه قیمتی بهترین عملکرد و بازدهی را دارد. این را بر اساس تجربه به شما میگویم که هر چقدر روشها و استراتژیهای متنوع قیمتگذاری را بدانید؛ ولی اصلی که در ادامه توضیح میدهم را رعایت نکنید، عملاً راه به خطا رفتهاید!
فرمول یافتن بازه قیمت مناسب که باید آویزه گوشتان کنید!
برای پیداکردن بازه قیمت مناسب که نه مشتری را فراری دهد و نه خودتان را ورشکسته کند، باید ۲ فاکتور را در نظر بگیرید.
اول، قیمتی که تعیین میکنید باید برای مشتری شما قابلقبول باشد؛ یعنی نباید با خود بگوید که این محصول با این قیمت ارزش خرید ندارد!
اریک دولانسکی استاد مارکتینگ دانشگاه بروک جمله مهمی دارد:
هنگام بررسی قیمت، باید به یاد داشته باشید که قیمتگذاری برای مشتریان هدف شماست، نه برای خودتان!
هنگام بررسی قیمت، باید به یاد داشته باشید که قیمتگذاری برای مشتریان هدف شماست، نه برای خودتان!
ابن نکته مهمی است و باید آن را در انتخاب روش قیمت گذاری در نظر بگیرید.
دوم، باید قیمت گذاری متناسب با هزینههای شما باشد! خیلیها برای راضی نگهداشتن مشتری به این موضوع توجه نمیکنند و مهمتر از آن همه هزینهها را در نظر نمیگیرند! هزینههای شما علاوه بر پولی که برای تولید محصول میپردازید، شامل هزینههای لجستیکی مانند اجازه مکان، حقوق کارمندان و… نیز میشود.
با توجه به این موارد بازه قیمت مناسب این است:
+تصویر
همانطور که در نمودار میبینید، کف قیمت با مجموع هزینههای تولید محصول یا ارائه خدمت برابر است و سقف آن، قیمتی است که مشتری تمایل دارد برای کالا یا خدمات شما بدهد. بین این دو قسمت، بازه قیمتی قابل قبول برای محصول یا خدمات شماست.
بیشتر از این مقدار مشتری محصول شما را انتخاب نخواهد کرد؛ زیرا احساس میکند بیشتر از ارزشش قیمت دارد. کمتر از این مقدار هم فقط ضرر خواهید کرد!
استراتژی قیمتگذاری: مهمترین روشهای قیمتگذاری کالا و خدمات
روشهای قیمتگذاری که در ادامه به شما معرفی میکنم، انواع تستشده و کاربردی فرمول قیمت گذاری محصول هستند که میتوانید با کمک آنها قیمت محصولات خود را مشخص کنید.
مهمترین روشهای قیمتگذاری محصولات و خدمات این مواردند:
۱- قیمتگذاری بهاضافه هزینه
در روش قیمتگذاری افزون بر هزینه، اول باید هزینههای تمامشده برای محصول خود را مشخص کنید که مشمول هزینه مواد اولیه، خدمات، مکان و… میشود. پس از آن باید درصدی روی این مبلغ بکشید که سود شما میشود.
+تصویر
فرض کنید کارگاه لباس دارید و میخواهید با این روش برای شلوار تولیدی خود قیمت تعیین کنید. حالا با توجه به اهداف خود، افزایش ۱۵ درصدی را بهترین مقدار برای سودآوری کارگاه در نظر میگیرید. در این شرایط اگر تمام هزینههای تولید یک شلوار، ۴۰۰ هزار تومان باشد، قیمت نهایی هر شلوار ۴۶۰ هزار تومان خواهد بود.
۴۰۰.۰۰۰ + (۱+۰.۱۵)= ۴۶۰.۰۰۰
با توجه به این فرمول شما باید به هزینه تمامشده هر نوع لباسی که تولید میکنید، ۱۵% اضافه کنید. پس اگر در کنار شلوار، هزینه تولید هر هودی ۳۰۰ هزار تومان باشد، باید آن را ۳۴۵ هزار تومان بفروشید. این روش، یکی از رایجترین روشهای قیمتگذاری بهحساب میآید و ممکن است اولین متدی باشد که سراغش بروید.
چه زمانی از قیمتگذاری بهاضافه هزینه استفاده کنیم؟- هزینههای تولید محصول نسبتاً ثابت و قابل پیشبینی است.
- در بازارهایی با رقابت کم فعالیت میکنید.
- تعیین ارزش درکشده توسط مشتری دشوار است.
- به دنبال یک روش ساده و مطمئن برای پوشش هزینهها و کسب سود هستید.
۲- استراتژی قیمتگذاری رقابتی
در این روش دیگر شما کاری ندارید که هزینه تولیدتان چقدر میشود. نگاه شما به رقبایتان خواهد بود و قیمت محصول خود را بر اساس آنها تعیین میکنید. این روش قیمتگذاری بیشتر برای کسبوکارهایی مناسب است که بازار پر رقابتی دارند و محصولات مشابه آنها زیاد است! برای اینکه بتوانید این روش را بهخوبی پیادهسازی کنید باید رقبای خود را بهخوبی بشناسید و قیمت محصولات آنها را به طور مداوم رصد کنید.
معمولاً در اجرای این روش یکی از حالات زیر اتفاق میافتد:
قیمت بالاتر از رقبا:
وقتی صحبت از قیمتگذاری رقابتی میشود، حتماً منظورمان کمکردن قیمت نیست. در برخی از موقعیتها شما سعی میکنید قیمت زیادتر از رقیبانتان برای محصول خود انتخاب کنید. در این صورت محصول شما باید ارزشمندتر از دیگران باشد یا امکانات و پیشنهادها ویژهای همراه با محصول ارائه دهید.
مثلاً اغذیهفروشی که نزدیکتر به مدرسه قرار دارد به دلیل دسترسی راحتتر، قیمت بیشتری برای ساندویچهایش تعیین میکند. یا یک برند روغن به دلیل بدون پالم بودن و دارابودن امگا ۳، بیشتر قیمتگذاری میشود.
چه زمانی استفاده کنیم؟- زمانی که محصول یا خدمت شما دارای ویژگیها، کیفیت یا ارزش افزودهای است که مشتری حاضر به پرداخت هزینه بیشتری برای آن است.
- زمانی که برند شما اعتبار و شهرت بالایی در بازار دارد.
قیمت کمتر از رقبا (قیمتگذاری اقتصادی)
+تصویر
در این حالت شما قیمت محصول خود را از رقبای خود کمتر تعیین میکنید و سعی دارید تا پایینترین قیمت را در میان رقیبهای خود ارائه دهید. بهخاطر همین کاهش قیمت، حاشیه سود شما کمتر میشود که میتوانید با افزایش فروش تا حدودی آن را جبران کنید.
در این شیوه تمرکز بر روی جذب مشتری حساس به قیمت است که در شرایط اقتصادی ایران میتواند کارآمد باشد و شما را متمایز کند. البته توجه داشته باشید که همیشه پیشنهاد قیمت کمتر روش مناسبی نیست و این موضوع بستگی به شرایط کسبوکار و محصولتان دارد.
اما یک نکته ریز: خطر در کمین است! کمکردن قیمت شرایط دارد و نباید در طولانیمدت باعث ضرر شما شود. در خیلی از مواقع برای اینکه از محدوده بازه مناسب قیمتی خارج نشوید، علاوه بر کمکردن حاشیه سود، باید هزینه تولید را نیز کم کنید. این موضوع از کیفیت محصول شما کم میکند و ممکن است جنس شما بهعنوان کالای درجه ۲ یا ۳ شناخته شود.
چه زمانی استفاده کنیم؟
- زمانی که هدف شما جذب مشتریان حساس به قیمت و افزایش سهم بازار است.
- زمانی که هزینههای تولید شما پایینتر از رقباست و حاشیه سود کمتر مشکلی ایجاد نمیکند.
قیمت مطابق با رقبا (قیمتگذاری تعاونی)
در این حالت قیمت محصول خود را بهگونهای مشخص میکنید که با رقبایتان کاملاً همخوانی داشته باشد. اگر آنها قیمتشان را زیاد کنند، شما هم قیمت را زیاد خواهید کرد و اگر آن را کم کنند شما نیز قیمت محصول خود را کاهش میدهید.
در این روش چیزی که باعث تمایز شما از دیگران میشود، دیگر قیمت نیست؛ بلکه کیفیت محصولات و پیشنهادهای شما کنار آن است! به طور مثال اگر میخواهید یک نوع عینک مشخص را بفروشید، قیمتی کمتر یا بیشتر از رقبا انتخاب نمیکنید؛ اما همراه با آن یک جلسه رایگان بینایی سنجی پیشنهاد میدهید یا ارزش خاص دیگری به محصول اضافه میکنید که برای مشتری جذاب باشد.
چه زمانی استفاده کنیم؟
- زمانی که بازار رقابتی است و محصولات مشابه زیادی وجود دارد.
- زمانی که تمایز اصلی شما کیفیت محصول، خدمات پس از فروش یا ارزش افزودههای دیگر است و نه قیمت.
- زمانی که میخواهید از جنگ قیمتی جلوگیری کنید!
۳- استراتژی قیمت گذاری پویا
+تصویر
چند وقت پیش برای خرید ساعت هوشمند به مغازهای مراجعه کردم و وقتی قیمت محصول مورد نظرم را پرسیدم، فروشنده جواب داد: «بگذارید قیمت روزش رو چک کنم!». این فروشنده از شیوه قیمتگذاری پویا استفاده میکرد.
در این روش قیمتگذاری شما باید بر اساس شرایط بازار، عرضه و تقاضا بهصورت لحظهای قیمت محصول خود را تعیین میکنید.
بهعنوان نمونه بسیاری از هتلها و مسافرخانهها در ماههای کم مسافر، قیمت خود را کاهش میدهند. در تپسی یا اسنپ شبها یا در ساعات اوج ترافیک باید هزینه بیشتری بابت گرفتن سرویس پرداخت کنید. اگر محصولی دارید که قیمت آن بسیار به شرایط بازار وابسته است؛ این مدل قیمتگذاری برایتان مناسب خواهد بود.
چه زمانی از قیمتگذاری پویا استفاده کنیم؟
- محصول یا خدمت شما به تغییرات بازار و تقاضا حساسیت بالایی دارد.
- اطلاعات کافی و بهروز در مورد شرایط بازار و رفتار مشتریان در اختیار دارید.
- توانایی و زیرساخت لازم برای تغییر سریع و مداوم قیمتها را دارید.
۴- قیمتگذاری مبتنی بر ارزش
در این روش، قیمت محصول خود را همان مقداری مشخص میکنید که مشتری شما حاضر است برای آن هزینه کند و کاری به کار رقبا یا هزینه تولید محصول خود ندارید!
در این فرمول، قیمت به هماهنگبودن نیازها و خواستههای مشتری و محصول شما بستگی دارد. این مشتری است که قیمت محصول شما را تعیین میکند. در اینجا اگر بتوانید قیمت را زیاد کنید؛ ولی باز هم سعی میکنید قیمت را ثابت نگه دارید و مطابق با تقاضای مشتری قیمتگذاری میکنید.
بسیاری از شرکتها و کسبوکارها بهخصوص آنهایی که خدمات ارائه میدهند (مانند وبسایتهای آموزشی یا دورههای آموزشی و برندهای لوکس) از این روش استفاده میکنند.
نکته: جالب است بدانید که بیشتر سعی میشود که قیمتگذاری با ارزش واقعی محصول منطبق باشد؛ ولی در برخی موارد ارزش ادراک شده توسط مشتری ملاک قرار داده میشود. به این معنی که ممکن است کیفیت و ویژگیهای محصول، ارزش واقعی قیمتش را نداشته باشد؛ ولی مشتری احساس میکند که خریدش ارزشمند است. شاید سادهترین توضیح این باشد: «محصول پول برندش رو می گیره!».
یک مثال خوب ایرانی هاکوپیان است که از این شیوه استفاده کرده است. تا زمان نوشتن این مقاله کت و شلوارهای هاکوپیان بین ۲۵ تا ۴۰ میلیون تومان قیمت دارند! هاکوپیان به قیمت دوخت یا رقبای خود کاری ندارد و توانسته آنقدر ارزش محصولاتش را بین مشتریان زیاد کند که حاضر باشند این مبلغ را بابت کت و شلوارهای این شرکت پرداخت کنند.
چه زمانی از قیمتگذاری مبتنی بر ارزش استفاده کنیم؟
- محصول یا خدمت شما دارای ارزش منحصربهفرد و قابل توجهی برای مشتریان هدف است.
- برند شما قوی و شناخته شده است و مشتریان وفادار زیادی دارید.
- مشتریان حاضرند برای کیفیت بالا، نوآوری یا مزایای خاص محصول هزینه بیشتری پرداخت کنید.
- هدف شما تمرکز بر سودآوری به جای حجم فروش بالاست.
۵- قیمتگذاری نفوذی
+تصویر
اگر بهتازگی محصول خود را روانه بازار کردهاید یکی از راههای خوب، قیمتگذاری نفوذی است. در قیمتگذاری نفوذی شما با قیمتی بسیار کمتر از محصولات مشابه در بازار، محصول خود را میفروشید. با این روش میتوانید مشتریان را به سمت خود جذب کنید و در بلندمدت از بازار سهم بگیرید!
البته توجه داشته باشید که در این روش سود شما به حداقل میرسد و در برخی از موارد ممکن است متضرر شوید و در یک بازه زمانی خاص بهاصطلاح از جیب خرج کنید! اما بسیاری از شرکتها امید دارند تا با بهکارگیری این فرمول قیمت گذاری، بتوانند در بازه زمانی مشخص، مشتری وفادار به دست آوردند و قیمتها را کمکم افزایش دهند.
اصل مهم این روش قیمتگذاری «سود کمتر، مشتری بیشتر و فروش بیشتر» است. این روش در بازه زمان جذب مشتری وفادار کاربرد دارد و بهتر است بعد از مدتی مدل قیمتگذاری را تغییر دهید.
اسنپ یک نمونه موفق استفاده از این روش است! در هنگام ورود به بازار، اسنپ با کاهش زیاد هزینههای رفتوآمد درونشهری توانست کمکم رقبای خود یعنی آژانسها را از میدان به در کند! همین اتفاق برای ایرانسل افتاد و توانست با همین روش سهم زیادی از بازار سیمکارتها را از رقیب خود (همراه اول) بقاپد!
چه زمانی از قیمتگذاری نفوذی استفاده کنیم؟
- به تازگی محصول خود را وارد بازار کردهاید.
- میخواهد سریع و در بازه زمانی کوتاه، سهم قابل توجهی از بازار را بهدست آورید.
- مخاطبین محصول شما حساسیت زیادی به قیمت دارند.
- امیدوارید با جذب مشتریان اولیه، وفاداری آنها را به دست آورید و در آینده قیمتها را افزایش دهید.
- توانایی تحمل سود پایین یا حتی ضرر موقت در ابتدای کار را دارید.
چگونه قیمتگذاری کنیم؟ نحوه انتخاب بهترین فرمول قیمت گذاری محصول
حالا که با همه استراتژیهای مؤثر قیمتگذاری آشنا شدید احتمال از خود میپرسید که “چطور بفهمم کدوم یکی از اینا برام مناسبه؟”
قلم و کاغذ خود را آماده کنید و موارد زیر را برای کسبوکار خود مشخص کنید. در نهایت با توجه روشنشدن این موارد میتوانید ببینید که کدام روش قیمتگذاری بهترین گزینه برای شما خواهد بود.
+عکس
۱- اهداف قیمت گذاری را دقیق مشخص کنید.
در کاغذ بنویسید که هدفتان برای آینده کسبوکارتان در کوتاهمدت و بلندمدت چیست؟ باید تصمیم بگیرید که میخواهید با استراتژی قیمت گذاری خود چه چیزی بهدست بیارید. هدف قیمتگذاری شما باید با استراتژی و اهداف کلی برندتان همسو باشد.
اگر محصولی لوکس دارید و میخواهید مشتریانی خاص را جذب خود کنید، فرمول قیمتگذاری بر مبنای ارزش به دردتان میخورد! اگر تازه وارد بازار شدهاید و میخواهید سهم بازار را در مدت کمتری بگیرید؛ پس احتمالاً فرمول قیمتگذاری نفوذی برایتان کار خواهد کرد! اگر میخواهید حاشیه سود خود را به حداکثر برسانید؛ در این صورت باید استراتژی مناسب آن را انتخاب کنید.
هدف شما و شرایطی که بازار و محصول دارد، نحوه قیمت گذاری محصول را هدایت خواهد کرد.
۲- هزینههای تولید محصول را مشخص کنید.
دیدید که در اکثر روشهای قیمتگذاری محصول باید هزینههای تولید را در نظر بگیرید. این هزینهها کف قیمت را برایتان مشخص میکند و میتوانید سوددهی کسبوکار خود را کنترل کنید.
هزینههایی که باید در نظر بگیرید، این مواردند:
- هزینههای ثابت مانند اجاره، حقوق و تجهیزات و…
- هزینههای متغیر مانند مواد اولیه، بستهبندی و حملونقل و…
- هزینههای سربار مانند مالیات، بیمه و استهلاک و …
نکته: مطمئن شوید همیشه هزینههای تولید را مدنظر قرار دهید و سعی کنید قیمتگذاری بیشتر از هزینههایتان باشد. اهمیت این اصل وقتی برایتان مشخصتر میشود که اگر این تعادل را رعایت نکرده باشید، با فروش هر محصول در حال ضرر دادن خواهید بود.
۳- بازار هدف و مخاطب خود را بهخوبی بشناسید
+عکس
مشتری شما سقف قیمتی را مشخص میکند که میتوانید برای محصول خود انتخاب کنید. برای یک قیمتگذاری بهینه باید نیازها، ترجیحات، انگیزهها و نقاط ضعف بازار هدف خود را بشناسید. علاوه بر این باید در مورد بودجه، درآمد و عادات خرجکردنشان تحقیق کنید.
در نهایت میتوانید با این اطلاعات، مشتریان خود را بر اساس ویژگیهای مختلف، رفتارها و درک آنها از ارزش محصولتان، طبقهبندی کنید. این روش به شما کمک میکند تا نقاط قیمت بهینه را برای هر بخش شناسایی کرده و قیمت مناسب را بر اساس آن تنظیم کنید.
۴- رقبای خود را بهدرستی تجزیهوتحلیل کنید
این جمله معروف از کتاب هنر جنگ سون تزو اصل مطلب را ادا میکند!
اگر خود و دشمنت را بشناسی، نیازی نیست از نتیجه صدها نبرد بترسی. اگر خود را بشناسی؛ اما از دشمنت شناخت نداشته باشی، بهازای هر پیروزی طعم یک شکست را خواهی چشید و اگر نه خودت را بشناسی و نه دشمنت را، در هر نبردی از پای درخواهی آمد.
یکی دیگر از عوامل کلیدی که هنگام تعیین استراتژی قیمت گذاری باید در نظر بگیرید، فضای رقابتی بازار است. بازار میدان گلادیاتورهاست و در جنگی تمامعیار برای بهدستآوردن توجه مشتریان هستید! شما باید رقبای مستقیم و غیرمستقیم خود، آنچه ارائه میدهند و نحوه قیمتگذاری محصولاتشان را شناسایی کنید. همچنین باید نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای آنها را به همراه سهم بازار، شهرت و وفاداری مشتریانشان ارزیابی کنید.
اگر مواردی مشاهده کردید که رقبای شما محصول خود را بسیار کمتر یا بیشتر از حد معمول قیمتگذاری کردهاند؛ بررسی کنید که چگونه قیمتها برایشان توجیه اقتصادی دارند. شناخت جامع رقبا باعث میشود تا تصمیمات هوشمندانهتری بگیرید و با دست پر به جنگ آنها بروید.
۵- مزایا و معایب هر روش را بسنجید
برای انتخاب استراتژی مناسب، به مزایا و معایب هر روش قیمتگذاری نگاه کنید. توجه داشته باشید که برخی روشها مانند قیمتگذاری نفوذ ممکن است در زمان عرضه اولیه محصول به بازار کارساز باشند؛ ولی در بلندمدت کارایی نداشته باشند. یا قیمتگذاری بهاضافه هزینه تضمین میکند که هزینههای خود را پوشش داده و سود کسب کنید؛ اما ممکن است ارزش واقعی محصولات شما یا تمایل مشتریان به پرداخت را منعکس نکند.
از طرفی قیمتگذاری مبتنی بر ارزش روی رضایت مشتریانتان و مقداری که حاضرند برای محصول بپردازند، تمرکز دارد؛ اما ممکن است اندازهگیری این مقدار رضایت دشوار باشد. از طرف دیگر برای قیمتگذاری رقابتی ممکن است حاشیه سود و ارزش ویژه برندتان کاهش پیدا کند.
تمام این مثالها نشان میدهند که باید استراتژیهای مختلف را سبکوسنگین کنید و ببینید کدام یک مناسب شماست.
۶- آزمونوخطا را فراموش نکنید و از قیمتگذاری مجدد نترسید!
+تصویر
<span”>استفاده از یک روش و تعیین قیمت برای محصول شما وحی منزل نیست و باید عملکرد و تاثیر آن را در طول فروش بسنجید.
یکی از استراتژی های معرفیشده را بر اساس معیارهایی که گفتم، انتخاب کنید و محصولتان را قیمتگذاری کرده و بفروشید. بعد کارایی آن را بسنجید. اگر فروش کند شود یا تغییراتی در بازار رخ دهد، ممکن است نیاز به تنظیم مجدد قیمتها داشته باشید.
تعیین استراتژی قیمت گذاری بهینه برای برند شما یک کار یکباره نیست؛ بلکه یک فرایند مداوم است که نیاز به نظارت، ارزیابی و تعدیل مستمر دارد.
جمعبندی
به یاد داشته باشید که تعیین قیمت مناسب برای محصول، تنها یک اقدام جزئی و پیش پا افتاده نیست؛ بلکه یک استراتژی کلیدی برای موفقیت بلندمدت کسبوکار شماست.
در این مقاله تلاش کردم تا چند فرمول قیمتگذاری محصول را همراه با نحوه صحیح قیمت گذاری، به زبانی ساده و کاربردی توضیح دهم. علاوه بر این شما را با انواع روشهای قیمت گذاری کالا و خدمات همراه با نحوه انتخابشان آشنا کردم.
امیدوارم بعد از خواندن این مقاله، بتوانید قیمت محصولات خود را به گونهای تعیین کنید که ضمن حفظ سودآوری، مشتریهایتان نیز از آن راضی باشند.
حالا نوبت شماست! کدام روش را امتحان کردهاید؟ روش دیگری برای قیمت گذاری محصول خود دارید؟ لطفا در کامنتها تجربه خود را برایمان به اشتراک بگذارید.
منابع: